سفارش تبلیغ
صبا ویژن
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

از مسجد اعظم قم چی باقیمانده ؟

... ، الْحَمْدُ ... .

لِلَّهِ ... ، ذِکْرُ رَحْمَتِ رَبِّکَ عَبْدَهُ زَکَرِیا ، ... ، وَسَلَامٌ عَلَیهِ یوْمَ وُلِدَ وَیوْمَ یمُوتُ وَیوْمَ یبْعَثُ حَیا ، وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ مَرْیمَ إِذِ انْتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِهَا مَکَانًا شَرْقِیا ، ... وَالسَّلَامُ عَلَی یوْمَ وُلِدْتُ وَیوْمَ أَمُوتُ وَیوْمَ أُبْعَثُ حَیا ، ... ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ ، ... .

سلام علیکم

هندسه ی حرف :

در نوشته ی قبلی حرف از :"هندسه ی حرف" م موند ، که تحت عنوان :"هندسه ی حرف مسجد" مطرح شده بود .

امروز (الف) که شکر خدا رحمت الهی داره می باره و باز (ب) خونه هستم گفتم از فرصت استفاده کنم و کمی در باره اش حرف بزنم (پ) .

با کمال تاسف ، خبر گزاری مهر که میاد تو کامپیوتر خبر میده ، الان خبر داد که یه هواپیما با شصت و پنج مسافر سقوط کرده و ...

خب هنوز پیگیر این خبر تاسف باز اونم با این شرایط جوی تو منطقه سقوط هستم که تا الان که نماز عرصم خوندم خبری از محل سقوط دریافت نکردم ، هستم و فقط می تونم دعا کنم و برای خانواده های مسافران اون هواپیما از خدا صبر آرزو کنم و کار دیگه ای از دستم برنمیاد متاسفانه !

خب ! دیگه !؟

دیگه برا کی :"صبر" آرزو کنم !؟ علاوه بر :"خانواده ی خانه" ی مسافران اون هواپیما !؟ برا کدوم نهاد مدنی دیگه ی اونا !؟ آیا نهاد های مدنی :"آموزه های" بقول حتی امام جمعه ی جدید پایتخت جمهوری اسلامی ایران !؟ که گفت از :"حوزه و دانشگاه" داره !؟ حالا بمونه که امام جمعه های قبلی مگه "آموزه های" دیگه ای داشتن تو این چهار دهه !؟

خاطره :

بگذریم ! بمناسبت امروز می خواستم یه خاطره بگم ! که هرچند برگرفته از وبلاگ :"خانواده ی خانه" هست ! ولی فقط چی میگن !؟ کپی پست اون نیست ! که بعنوان :"قیام مردم تبریز" برگزیده مجله ی پارسی بلاگ اینجا ، یعنی پارسی بلاگ شده .

بعبارت دیگه واو به واو اون نیست ! بلکه هونطور که در زیرنویسا گفتم ، علاوه بر :"دومی" اونم می تونه باشه ! ان شاءالله تعالی ، یعنی اگه خدا بخواد ! که مونده تا شما چی بخواین ! یعنی اینکه شما :"شیخ" چی باشین !؟ آیا مثلا "شیخ" ی که بیشه اش یادآوری خونده شده ی این خاطره با مثلا چشم و بینایی و نهایتم دلخواهش !؟ و یادآورش !؟ یا مثلا بقول استاد شهید که گفتم :"زاینده" ی اونم ! و یا :"تعالی"اینم ! یعنی عالی تر از اندیشه هم !؟ بعد اینکه بهش فکرم کرده باشینم !؟ و ...

حب ! سعی می کنم مختصر و کوتاه باشه که هم نوشته ی امروز زیاد طولانی نشه ، که تا همینجاشم شده ، و از حوصله اگه خارج نشده باشه تا حالاشم !؟ و هم خاطره مثل مثلا سریال امپراطور بادهای تلویزیون نشه ! که در نوشته ی قبلی گفتم تماشاچی موند ! که اون بچه فرزند کیه !؟ البته که :"مادر" ش نه ! مگه اینکه بچه رو بی پدر بعمل آورده باشه ! که بله ! نه تنها بی مادر ، بلکه بی پدرم در تاریخ سابقه داره ! مگه اینکه یکی دنبال مثلا :"کلاه" ی باشه که در مباحث قبلی گفتم ! بخواد اون "گلاه" رو سر مثلا :"هابیل و قابیل" شایدم :"قابیل و هابیل" بذاره ! اونم جلوی چشم کی!؟ خب همون :"حوزه و دانشگاه" دیگه ! مگه اینکه ستاد انقلاب فرهنگی جمهوری اسلامی ایران "حوزوی و دانشگاهی" نباشن ! حالا کجایی باشن !؟ هم بمونه ! آخه شاید یکی بگه ، همین امروزم ! که :"ربّانی" باشن !

قبل از اینکه اون خاطره رو نقل کنم اینو بگم که انقلاب ، نه مثلا در پانزده خرداد و حمله به مدرسه ی فیضیه و مولود این بوده باشه ، که در جریانش بودم و بی اطلاع نبودم و از مثلا رادیو عراق و بی بی سی تا می تونستم بی خبر از مابعدش نبودم ، حتی وقتیم که در آموزشگاه گروهبانی گارد شاهنشاهی بود !

که من بیشتر و پیشتر مولود بیت امام ، یعنی خانه ی امام (ج) می دونستم تا مولود مدرسه و مدارس علوم دینی ، بلکه بیشتر و پیشتر از اونم ! که محل اصلی بحثم اینه ! که از قضا بهش :"بیت" و حتی :"خانه" هم گفته شده و درست همینجاس که صهیونیست جهانی و عواملش ! خصوصا آمریکا دست روی این گذاشته و اینجا رو پایتخت خودش کرده ! و رویارویی اصلی ما با اون همینجاست و هدف آزادی اینه ! ولی موضوع فعلا آزادی قبله ی اول و دومه !

پس مقصودم از انقلاب زمان و مکانش نیست ، که کی و کجا آعازش بوده !

انقلاب که شد ، و خبرش که به ما رسید ، برای چهلمش راهی قم شدیم ! و مثل چنین روزی اونجا بودم ! یعنی تو مسجد اعظم قم ! که اجتماع شده بود ! یه آقای روحانی که مسلح به کلتی یا طپانچه هم بود  ، اونوقتی که هلی کوپتر یا بالگردی اومد روی مسجد ، داشت سخنرانی میکرد ، که رسیدم .

یه پچ پچیم بود و حرف از تبریز بود ! اجتماع پراکنده شد و منم از در طرف پل آهنچی ، که گارد شهربانی اونجا بودن خارج شدم از مسجد ! و بطرف خانه ی پدری که در نزدیکی زیرگذر خیابون شاه ابراهیم بود رفتم .

بعدشم رفتم تهران و بلیط قطار تبریز گرفتم که از اونجا هم برگردم به شهرمون خوی .

همین !؟ یعنی می خواستم نقش مسجد و اونم مسجد اعظم قمو ، که مرکز انقلاب بود بگم ! که چه نقشی داشته در انقلاب و بعدشم تا الان !؟

حالا شاید یکی مثلا بجای اون مثلا مسجد امام حسنو بگه ! که تو چهار راه بازار قمه ! فرقی نمی کنه بازم ! علی ای حال بقول وبلاگی :

از مسجد چی باقیمانده !؟

که وقتی کامپیوتر یا رایانه گرفتیم ، و انیترنتم اومد به شهرمون ، این نخستین حرفی بود که از خونه ی ما در دنیای مجازی زده شد ! و هنوزم حرف همونه ! حرف ما !

آزاد سازی این مقدم بر آزاد سازی قبله ی اولم هست ! همونطور که آزاد سازی خونه یا خانه هم مقدم بر اینه ! و مقدم بر اینم آزادسازس خونه به خونه اهل بیت یا خانواده ی خانه ! همونی که گفتم بیشتر و پیشتره !

چراکه در بند آموزه های همون :"حوزه و دانشگاه" ه ! در حالیکه ، صرف نظر از بیت یا خونه ی ایندو ! که روشن نیست ! اصلا :"حوزه و دانشگاه" یعنی چی !؟ این عبارت چه پیامی برا ما داره !؟

که مثلا :"دانشگاه و حوزه" این پیامو نداره ! بلکه یه حرف دیگس ! و معنی نداره ! که راه حوزه از دانشگاه باشه ! یا بقول بعضیا ! که میگن از دانشگاه به حوزه رفته ان !

در این مورد استاد شهید مرتضی مطهری ، در یکی از آثار بدون استثناء خوبشون که مقایسه ای دارن میون سید جمال و اقبال ، می گویند :

سید فرهنگ اولش حوزوی بوده ، ولی اقبال فرهنگ اولش دانشگاهی بود !

البته تعبیر استاد شهید :"حوزوی و دانشگاهی" نیست در اون گفته ، من نخواستم تعبیر ایشونو بکار ببرم و در ثانی مربوط به پیامی باشه که :

حوزه و دانشگاه

داره و فرق داره با پیامی که :

دانشگاه و حوزه

داره ! شب بخیر و امیدوارم که خسته نکرده باشم و ببخشین که طولانی شد . 

-------------------------------------------------

الف : فردا سر رسید چکیه که گفتم فکر نمی کردم که بتونیم خرجش کنیم ! خدا کنه اگه امروز پول نشه ، فردا پول بشه ! وگرنه ... ، نه اینکه بقول همکارم که گفته میره شکایت میکنه ! بلکه اگه بعنوان مثال صابخونه شکایت کنه ! چی !؟ بدون شک قوه ی قضاییه ی جمهوری اسلامی ایران رسیدگی می کنه دیگه ! کما فی السابق ! خب اونم حق داره دیگه ! یعنی چه ربطی داره این به صابکارما و مثلا چک برگشتی اون ! که همکارمم بره برگشت بزنه ! و ...

آخه من یادم نمیاد تا حالا چک یکی رو هم برگشت زده باشم ! حالا بمونه درخواستش از بانک ! و بردن شکایتش به دستگاه قضایی جمهوری اسلامی ایران ! و ...  

یاد!ش بخیر دوستدار دانش یا فیلسوف یونانی ، سقراط که نام دانشمند یا سوفیست رو تغییر داد !

حالا بقولی :"شدید" ش توسط شاگردش بمونه ! یعنی عشق افلاطونی ! و دینی ! اونم توسط مدعیان پیرو بنده ی خدا حضرت عیسی بن مریم علیه السلام و بقولی کپی پست اون در نزد پیروان بنده ی خدا حبیب الله صل الله علیه و اله و سلّم ! و حتی بقول مثلا استاد شهید مرتضی مطهری :"یادآوری" زاینده ی اونم ! بعنوان فکر یا اندیشه به "یاد" آورده شده و اونم معقول یا خردمندانش ! اونم مذهبی و شیعی و اونم دوازده امامیش !

آخه دیروز اون صابکارمون که اونو داده بود خرج کنیم و بتونیم بریم سر کارش ، صرف نظر از اینم که مشکل راه و ترابری تبریزو ، که اومده لودر گذاشته به ساختمونش ، رِ که باهاش داره حل کرده باشه (ت) ، زنگ زد که امروز چکو ببریم پول بگیریم ، که به همکارم اطلاع دادم و صبح زود اومد خونه ی ما و چکو داد و گفت میره سر اون یکی کار دیگه ! که گفتم تو این هوای بارونی !؟ آخه یارانه ها رو که دادن تونست بره ! ولی من همون روز اول که رفتم و پول نداد ، با اینکه بهش گفتم برا رفت و اومد و خورد و خوراک سر کار پول ندارم ، پیش پرداختم که ندادی ! نمی تونم بیام ، و قرار دادم که هنوز نبستیم که بدون پیش پرداختم ملزم باشم برم سرکارش ! (ث)

ب : مثل سه چهار ماه گذشته و بعد آخرین کارمون که در ویلایی در روستای کوشک شندآباد شبستر بود ، و همونطور که در بالا گفته شد فقط یه روز بعد از اون کار کردیم و اونم بابتش حتی برای رفت و آمد و خورد و خوراک سر کارم صابکار پولی نداد که فرداشم بتونیم بریم !

پ : حرفی ما می زنیم ، حالا چه با زبان و چه با قلم و امروزیشم که مثلا مانند همین صفحه کلید کامپیوتر یا بومیش رایانه باشه ، و چه بقول مثلا برنامه ی :"خندوانه" ی تلویزیون با :"ادابازی" ، این :"ما" که گفته شد و حرف "ما" هم :"پیامرسانِ ما"ست ، می تونه همین باشه ! منتها از کجا !؟ به مثلا زبون اومد !؟ یا به قلم و امروزیاش !؟

آیا مانند همونه که گفتم خبرگزاری مهر به چشم ما رسوند ! امروز ! یا روز دیگه ای هم داره ! مثلا اگه بگوش ما رسونده باشه ! این ما یه روزیم بنام شنوایی داره !؟

دیگه !؟ روز بعدشو میگم !؟ مثلا بقول سقراط روز دوست داشتنی هم داره ! و بقول حتی دوازده امامی روز عشق افلاطونیش چی !؟ که آخرش این باشه و بزبون جاری شده باشه !؟

اونوقت روز ما چه روزیه !؟ آیا روز یادآوری اونی که بعنوان مثال خبرگزاری مهر بگوش ما رسوند ! حالا متاسفانه اش هم بمونه ! و شادی یکی باشه که دوست داشته باشه ! و بقولی شایدم عاشق این خبرا باشه که بگوشش برسه از ایران و جمهوری اسلامی ایران !

البته نه اونایی که بقول اون برنامه ی تلویزیونی :"چند دقیقه برای تفکّر" که در نوشته قبلی گفته شد میگه :

دنیا ما رو باور کرده !

بلکه دنیایی که هنوز ما رو باور که نه ، بلکه نمی خوادم باور کنه ! حالا اونایی که گفت :

ولی ما خودمونو باور نکردیم !

ا ! خب در دنیای درون ، بقول اون برنامه یعنی در جمهوری اسلامی ایران و ایرانم ! بمونه !

ولی کی !؟ آیا اونی که مثلا گوش داره !؟ یا حسشم داره ! و یه چیزیم برا دوست داشتن یا محبت و بقولی :"عشق" م داره ! خب ! تمام !

ویا آور مثلا دوست داشتنی !؟ از کجا ! یا بقولی :

هرآنجه دیده بیند :"دل" کند یاد !

بلافاصه ! خب یاد گذشته ی :"دقیقه" ای قبل چی !؟ اونو از کجا !؟

خب ، این یه روز و روزایی که مطرحه ! اگه یکی بگه من مثل خبر خبرگزاری مهر رِ بیاد میارم ! و این :"ما" ش یادآور مثل اینه .

یه وقتم یا یه روز دیگه هم داره این :"یاد" آوردن ! که اختصاص به شیعه و دوازده امامی اونم نداره ! بلکه اگه مثلا بقول استاد شهید که به نقل از ایشون گفته شد ، این یادآوری :"زاینده" هم داشته باشه و اسمشم فکر باشه چی!؟ اون :"ما" که فکر می کنه یا میندیشه کیه !؟ و در ثانی بقولی :"ارزش افزوده"ش چی !؟

بلافاصله ! بازم ! به زبون میاد !؟ یا به قلم و امروزیاش !؟ یا اینم اگه :"دقیقه" که نه ! حتی ثانیه ووو هم اتفاق افتاده باشه یا رخ داده باشه چی !؟ از کجا :

وَاذْکُرْ

و یا بیاد آورده میشه !؟

حالا ایندو ! یعنی همون و همینی که الان گفته شدم ! بعبارت دیگه جفتشم ! چی !؟ وز کج !؟ بمونه ! برا فرصت دیگه ان شاءالله تعالی ! چراکه یعنی : اگه خدا بخواد !

چراکه برفرض اینکه بشر روز و روزای سه گانه ی اولی رِ هم گذرونده باشه ، با تموم ادعا های عصر حاضرش ! باز منتظر دومی هستیم ! تا ...  

آخه ! شاید هنوزم حرف ! این باشه که مثلا :

چرا مسیحی نیستم !؟

اونم مستدل و منطقی و علمی هم ! اونم از :"زبون" یا :"قلم" یکی بعنوان :" فیلسوف ، دانشمند ، فیزیک دان و مثلا ریاضی دانم " ! حتی در جمهوری اسلامی ایرانم ! اونم در آموزش و پرورشش ! اونم با داشتن مثلا :"سند" ! حالا :"مستند" به چی !؟ آیا به همون که مثلا امام جمعه ی جدید پایتخت جمهوری اسلامی ایران گفت حرفاش "مستند" به آموزهای :"حوزه و دانشگاه" یه که دیده !

حالا بقول اون برنامه ی تلویزیونی "چند دقیقه برای تفکّر" ، در :"تراز" چی !؟ بمونه !

ولی دیگه چی !؟ روز بعد :"دیده" رو میگم !؟ آیا روز دوست داشتنی و یا محبوب "دیده" !؟ شایدم بقول تو بورسش ! روز عشق !؟ به دیده !؟ یا :"عشق دیده" ! یعنی همون :"ما" ! و ما تمام !؟

که تازه اگه روزی بیاد آوردنیم داشته باشه ! باز ما منتظر دومی هستیم ! تا ...

اونم گفتم که ان شاءالله تعالی ! یعنی اگه خدا بخواد !  

ت : خب یه بار راه و ترابری تبریز که سابقه داره لودر گذاشتنش به ساختمونش ، حالا اگه بازم بیاد سراغ ساختمونش و مام توش مشغول کار باشیم چی !؟

که این بمونه ! اگه بعدش ، همونطور که سابقه داره ! ساختمون فرو ریخت و مام زیر آوار موندیم و بعدش :"کاشف" بعمل اومد که سه نفر مثلا :"معتاد" یا بیرون خواب ! مثل :"کارتون خواب" بودیم چی !؟

آخه شاید قیافه ی من بخوره به مثلا معتاد ! ولی همکارم و شاگرد یا کارگرمون که بندساز ، بلکه استادم تو بندن سازی هستن چی !؟ مگر اینکه مثلا سه چه می دونم خرابکار و یا شایدم دزدی که برای مثلا سرقت رفته بودن تو اون ساختمون تیتر مثلا روزنامه ها و خبر گزاری ها بشه !

البته در جامعه مدنی آموزه های نه فقط :"دانشگاهی " بلکه :"حوزوی" هم ! وگرنه در جامعه ی مدنی اسلامی که مسجد محل سکونت ما که خبر داره از ما ! و جیک و پوک ما ! اونکه :"آمار" ما رو نداره این جامعه که نیست ! بلکه جامعه ی مدنی غربی و پیروان اونن که از همدیگه خبر ندارن ! حتی از همسایه خودشون ! هم شاید !

بلکه از خودشونم ! که بمونه برا فرصتش ان شاءالله تعالی ، یعنی خدا بخواد !

ث : حالا بمونه مثلا همین کسالتی که یکی دو روزه داشتم و اثرش هنوز باقیه ! که ربطی به اون بنده خدا ، یعنی به صابکارمون نداره و مثلا مربوط به :"طرح سلامت" ! گویا و اگه مثلا یه دفترچش پاک پاک وقتش گذشت و تعویض شد و حتی به اندازه هزینه ی دریافتشم ازش استفاده نشد شکر خدا ، و هنوزم جلد دوم ! شم پاک پاکه شکر خدا ! چرا مثلا در این یکی دو روز مورد استفاده قرار نگرفت ! به اون بنده خدا مربوطه !؟ که پول نداده برم دوا دکتر کنم !؟ مگه اون بنده خدا مسئول این هست !؟

اصلا حتی "طرح سلامت" م مگه اینو تو طرحش می تونه داشته باشه ! که از مریض یا بیمار شدن یکی خبر داشته باشه !؟ جامعه ی مدنی اونم نمی تونه چنین خبری داشته باشه ! این فقط مسجد محل سکونت ماست که از مثلا نرفتن ما ، یا یکی از ما به نماز جماعت محل خبردار میشه و سراغ زیر مجموعشو میگیره ! بلکه از زیر مجموعش خبر داره ! مثلا بقول ملای رومی که میگه :

شیخ شیر است و فکر ها بیشه اش !

که مرادش از :"شیخ" هم هرچی باشه ! آخه گفته :"فکر" یا اندیشه ! و "شیخ" اندیشه فرق داره با شیخ یادآوریم ! چه به شیخ :"حافظه" و حتی "حافظه" ی مثلا بچشم اومده ی دیده شده ی دوست داشتنیم !؟ چه رسه به شیخی مثلا چشم که تا کار میکنه بیشه ی اونه اونجه که چشم اندازه  ! 

ما که تو بیشه ی طراح طرح سلامت نیستیم ! که بتونه برا ما طرح بده ! و اینو یه مثلا دستاورد براش بحساب آورد ! طراحی اون مانند مثلا طرح :"اصلاح قیمت حامل های انرژی" که اسمش طرح :"یارانه ها" گذاشته شده ! و معلوم نیست که کی حق گرفتنشو داره و کی نداره ! و قرار بود ! که یه سی میلیونی بناحقش کم بشه ! که اگه هفت تیری اتفاق نمی افتادم و حذف می خواست بشه با کدوم اطلاعی از ما !؟ بود ! با اطلاعات حامعه ی مدنی دانشگاهی و حتی حوزوی اون !؟

حالا بمونه محذوف برای چی و با کدوم آموزه ها!؟ جز :"حوزه و دانشگاه" ی !؟ و عملکردش در این نزدیک به :"چهل ساله" شدنشون در جمهوری اسلامی ایران !؟ نه نظام شاهنشاهی ! و حتی مثلا :"صفوی" و :"ال بویه" ای هم !

 ج : مقصود بیت و بیوت مثلا آیات عظام ، چه در قم و چه در جای دیگر نیست ! که به معنی محل کار یا دفتر کار ایشانست .

همچنین هرجایی به عنوان محل کار یا دفتر هر کی با هر عنوان دیگری ! بلکه همونطور که گفتم مقصود خونه یا خانه هست ، و بله محل کار خانواده هم هست .

و دقیقا هرفرد خانواده هم مانند همینو داره ! و محل کار اونم هست ! حالا کار چیه !؟ دقیقا کارم کار :

حوزوی و دانشگاهی

هست ! منتها نه به معنی :"حوزه و دانشگاه" ی که گفته میشه ! که محل کار و عده ی بخصوصی هست ! و شرایط خاصیم داره ! و ... ، و از جمله که موضوع اصلی بحث امروزم هست خونه یا خانه ی ایندو هست ! که مانعی هم نداره که ایندو خانه ی خودشونم داشته باشن ! منتها خانه ی اول کدوم باشه فرق داره که به اون اشاره شد .

که انشاءالله تعالی بحث به اونجا بکشه ! یعنی بقولی به نهاد مدنی ایندو ! یا همون خونه یا خانه ی ایندو ! به برکت صاحب این ایّام ! که ایّام فاطمیه هست .

ضمن تسلیت ، بازم تسلیت می گم به خانواده ی سرنشینان هواپیمایی که امروز سقوط کرد و تا این وقت شب که نزدیک ساعت بیست و دوی شبه هنوز خبر تازه ای از محل سقوطشم ندارم ! که بنابر خبرا محلی سر و زمستونی و برفیم باشه ! و خدا قوت بگم به اونایی که در حال جستحو در این شرایط جوی و اونم در شب هستن ! اجرشون با بانوی دو عالم !  


  
   مدیر وبلاگ
خبر مایه
آمار وبلاگ

بازدید امروز :0
بازدید دیروز :23
کل بازدید : 8515
کل یاداشته ها : 10


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ